
پروژه امور جهانی TechCrunch به بررسی رابطه متقابل رو به رشد بین بخش فناوری و سیاست جهانی می پردازد.
هنگامی که اصطلاح اطلاعات نادرست پس از انتخابات 2016 به جریان اصلی تبدیل شد، عمدتاً به بازیگران دولتی اشاره داشت که مبارزات سیاسی را هدف قرار می دادند. علیرغم هوشیاری و تلاش زیاد دولت، ماهیت تهدید سریعتر از آنچه دموکراسی ها بتوانند با آن سازگار شوند، به تغییر ادامه می دهد. بازیگران دولتی، تیمهای اطلاعات نادرست با انگیزه مالی، و افراد دارای انگیزه ایدئولوژیک اطلاعات نادرستی را منتشر میکنند که مشاغل، مردم و دولتها را هدف قرار میدهد.
اکنون در سال انتخابات ایالات متحده و با تغییرات سریع در چشم انداز ژئوپلیتیکی در حال انجام، ما انتظار داریم که کمپین های اطلاعات نادرست با هدف قرار دادن نهادهای دموکراتیک و بازیگران بخش خصوصی افزایش یابد. با مقررات راکد و حمایت محدود دولت، شرکتها اگر میخواهند فردا از توانایی کار خود محافظت کنند، باید تهدید امروز را بپذیرند.
تنها در دو سال گذشته، کمپین های اطلاعات نادرست آسیب قابل توجهی به برند، شهرت و ارزش وارد کرده است. در سال 2020، خردهفروش آنلاین Wayfair تلاشی از سوی حامیان توطئه QAnon – که به دلیل هدایت سیاستمداران با اتهامات بیاساس فساد و سوء استفاده به شهرت رسیدند – برای متقاعد کردن مصرفکنندگان مبنی بر قاچاق کودکان با لوازم مبلمان خود را تجربه کرد. این اتهامات پوچ توسط بسیاری نادیده گرفته شد، اما به اندازه کافی برای الهام بخشیدن به تماسهای تحریم، تلاش برای دستکاری ارزش سهام شرکت، انتشار مکانهای فیزیکی آدرسهای خانه و دفتر مدیران و تلاشها برای توقف فعالیتهای مرکز تماس با سیل تلفن همراه بود. خطوط
اخیراً، کمپینهای اطلاعات نادرست از داستانهای جعلی درباره شرکتهای داروسازی استفاده کردهاند، باعث کلاهبرداری و پمپاژ ارزهای دیجیتال شده و سعی در دستکاری اعتماد مصرفکننده به راهحلهای با فناوری پیشرفته مانند فناوری فضایی، وسایل نقلیه الکتریکی و واکسنها داشتهاند. تنها در یک مثال، سازمان ما، گروه Alethea، تحقیقی را در سال 2020 انجام داد که نشان داد شبکهای که توسط میلیاردر چینی گوا ونگوی و مشاور سابق رئیسجمهور ترامپ استیو بنن اداره میشود، در تلاش برای گسترش توطئههای قبل از انتخابات، مذاکرات QAnon را دستکاری میکند. اما این شبکه فقط مربوط به انتخابات نبود، بلکه از شرکت های خصوصی و برندهای معروف از جمله شرکت های مسافرتی و مهمانداری، غذا، نوشیدنی و شرکت های فناوری نیز نام برد.
با تکامل این تهدید، مقررات حاکم بر فضای دیجیتال رعایت نمیشوند و آژانسهایی که در طول تاریخ سعی کردهاند از ما در برابر اطلاعات نادرست محافظت کنند، با عدم تقارنهایی مواجه میشوند که غلبه بر آنها به تنهایی دشوار است. ترکیبی از اینرسی قانونی و بوروکراتیک، محدودیتها در جمعآوری دادههای رسانههای اجتماعی، و عدم توسعه راهحلهای فنآوری جدید برای تهدید تنها این عدم تقارن را تشدید میکند، زیرا ساختارهای دولتی اغلب فاقد منابع لازم برای محافظت در برابر چشمانداز کامل تهدیدها هستند.
اگر سازمانها نمیتوانند برای محافظت از آنها در حوزه دیجیتال به دولت تکیه کنند، بخش خصوصی باید در حمایت از مشتریان، کارمندان و عملکرد مالی پیشرو باشد. با اجرای استراتژیهایی برای گرفتن کمپینهای اطلاعات نادرست در حال ظهور، قبل از اینکه شتاب بیشتری به دست آورند، شرکتها میتوانند تلاشهای مخرب برای دستکاری برند، شهرت، قیمت سهام و اعتماد مصرفکننده خود را کاهش دهند.
علاوه بر محافظت در برابر صدمه به شهرت با راهاندازی کمپینهایی برای پیامهای دقیق که در واقع ریشه دارند، اغلب فرصتهایی برای محافظت در برابر کسانی که با افشای تلاشها یا اقدام قانونی کمپینهای اطلاعات نادرست راهاندازی میکنند، وجود دارد. و با به اشتراک گذاشتن اطلاعات با دولت، شرکت ها همچنین می توانند آگاهی موقعیتی را افزایش دهند و به مجریان قانون و جامعه اطلاعاتی اجازه دهند تا در داخل دولت برای اقدام علیه کسانی که به دنبال آسیب رساندن به منافع ایالات متحده هستند، کار کنند.
اطلاعات غلط نه تنها تهدیدی برای دموکراسی است. این نیز یک تهدید برای اقتصاد ما است. این بدان معناست که شرکتها و افراد – نه فقط سازمانهای دولتی – نقش مهمی در شناسایی و کاهش تأثیرات مضر، در محافظت از خود و منافع اقتصادیمان و کمک به حفاظت از جامعهمان در مقیاس وسیع دارند. شرکتها میتوانند برای محافظت از مصرفکنندگان و سهامداران به روشهایی که دولت نمیتواند، با تلاش برای شناسایی و کشف تهدیداتی که آنها را هدف قرار میدهند، عمل کنند و گزینههای بازیابی متنوعی را از اقدامات قانونی گرفته تا کمپینهای اطلاعاتی برای عموم دنبال کنند. در واقع، منافع جمعی دموکراتیک و اقتصادی ما به این بستگی دارد.