
به TechCrunch Exchange، یک خبرنامه هفتگی برای استارت آپ ها و بازارها خوش آمدید. الهام گرفته از TechCrunch روزانه + ستون جایی که نام خود را گرفته است. آیا می خواهید آن را هر شنبه در صندوق پست خود قرار دهید؟ ثبت نام اینجا.
شنبه شاد! چند یادداشت از خانه قبل از شروع کار. پادکست جدید TechCrunch که بر روی رمزارز متمرکز است، Chain Reaction این هفته آغاز می شود، که من در مورد آن هیجان زده هستم. و تیم TechCrunch + نیز همینطور است فضای میزبانی در توییتر سه شنبه، 26 آوریل با وکیل سیلیکون ولی و TechCrunch + ستون نویس سوفی آلکورن، که در مورد مسائل مهاجرت بحث خواهد کرد و به سوالات در مورد بنیانگذاران و کارمندان استارت آپ پاسخ خواهد داد.
فکر می کنم همین است. حالا سر کار!
تعریف متاورژن
از زمانی که فیس بوک تصمیم گرفت آینده جدیدی را برای متاورس ترسیم کند، حتی نام خود را برای نشان دادن این تغییر تغییر داد، این اصطلاح در همه جا رایج شد. تعداد بیشماری استارتآپ و شرکتهای دولتی با این اصطلاح مملو از امید هستند که این موج را بگیرند.
من در حال حاضر با شرکت هایی که بازاریابی خود را تنظیم می کنند، گوشت گاو واقعی ندارم. چیزی که من با آن دست و پنجه نرم می کنم دقیقاً همان متاورز است است. به عنوان مثال، در ژانویه، این بولتن موارد زیر را بیان کرد:
لذت بخش ترین من این هفته بود بازدید از دسنترالند. به طور خلاصه، من در اتاق خبر بودم و سعی می کردم حواس خود را پرت کنم تا تیم تدوین را در حین کار اذیت نکنم، بنابراین محیط اجتماعی-کریپتو – به عبارت دیگر متاورس – را روشن کردم و به گشت و گذار رفتم. با تکان دادن یک موهاوک و چند شلوار زیبا، موفق شدم گم شوم، از یک گالری NFT بازدید کنم و نتوانستم به میدان مسابقه دسترسی پیدا کنم.
آیا متاورس محیط اجتماعی-کریپتو است که تعامل انسانی و کتاب های حسابداری غیرمتمرکز را متحد می کند؟ شاید این بخشی از آن باشد، اما به نظر نمی رسد به اندازه کافی تعریف کامل باشد.
جزئیات دقیق این اصطلاح این هفته در مقالهای که Jacqueline Melinek برای TechCrunch + نوشت، در مورد اینکه چگونه هنرمندان، چه موسیقیایی و چه بصری، از ارزهای دیجیتال برای ارتباط با طرفداران و کسب درآمد استفاده میکنند، ظاهر شد:
نسخه متا جهان متا عمدتاً از واقعیت مجازی یا واقعیت افزوده تشکیل شده است تا دوستان بتوانند با یکدیگر تعامل داشته باشند، در حالی که درک متاورز وب 3 بیشتر حول نحوه تجربه کاربران از اینترنت در دنیای دیجیتال متمرکز است.
آنچه در مورد این صخره خاص از ملینک خوب است این است که حق با اوست. آنجا هستند تعاریف متعددی از چیستی فراجهان این منطقه خاکستری دقیقی است که به هر کسی که با جوامع دیجیتالی یا به طور کلی داراییهای دیجیتالی واقعی کار میکند اجازه میدهد تا این برچسب را ادعا کنند. نتیجه این می شود که همه چیز یک متاوره است که همان چیزی است که بگوییم هیچ نیست.
همانطور که ملینک اشاره می کند، دو جهت اصلی برای ساخت متاورس وجود دارد. به نظر می رسد رویکرد متا از نقطه نظر عملکرد شخصی در یک محیط ثابت، شبیه به یک بازی ویدیویی شروع می شود. این به این معنی است که “metaverse” شبیه به MMORPG است، اما بدون تمرکز جستجوی ژانر خاص. بازتر است و در نتیجه نسبت به گسترش موضوعی مداوم بازتر است. رویکرد بیشتر کریپتو یا وب 3، نگاه کردن به دارایی های دیجیتال است که می تواند به عنوان بسط خود به عنوان یک فراجهان یا حداقل بخشی از آن دیده شود. به عنوان مثال، PFP NFT روشی است که شما می خواهید خود را در یک محیط دیجیتال معرفی کنید. چنین چیزی.
می توان ترکیبی از این دو تعریف را تصور کرد. جایی که من و شما می توانیم آواتار دائمی داشته باشیم و کالاهای دیجیتال در نوعی کتاب غیرمتمرکز ثبت می شوند.
مشکل این چشم انداز این است که در حال حاضر امکان ساخت فوق العاده وجود ندارد. چرا؟ از آنجایی که هیچ راهی برای ساخت MMORPG بر روی بلاک چین وجود ندارد، شرکت هایی که می توانند چنین پلتفرمی بسازند نمی خواهند اجازه ایجاد و مدیریت غیرمتمرکز دارایی را بدهند، زیرا این امر توانایی آنها را برای استخراج ارزش از بازی یا محیط دیجیتال خود محدود می کند.
بله، این یک تنش بین سیستمهای غیرمتمرکز و متمرکز است، اما در این مورد، توجه به این تقسیمبندی مفید است، زیرا به نظر نمیرسد آنچه میتواند فراوجه باشد. نیست هم به سختی می توان راهی به جلو پیدا کرد مثلا:
- یک DAO برای جمع آوری چندین میلیارد دلار ایجاد می شود.
- DAO ایجاد و نگهداری یک محیط دیجیتالی پایدار را، شاید با توکن خاص خود، تأمین مالی می کند.
- نرم افزار – ادغام Minecraft، Slack، Unreal engine و نه Elden Ring – برای تغییر، ایجاد دنیاها و غیره برای افراد باز است، شاید حتی به شرکتها اجازه میدهد تا دفاتر مجازی بیشتری بسازند.
- از آنجا هرکس می تواند شرکت کند و کار خودش را انجام دهد.
آیا این یک متاورژن جذاب است؟ من حدس می زنم در این مرحله، اگر آن نیست پس باید به طور کامل منظورمان را هنگام گفتن کلمه بازنویسی کنیم. چون تا جایی که بتوانم همه چیز را با هم قاطی کنم نزدیک است، بدون اینکه به معنای واقعی کلمه همه تعاریف فعلی را از دست بدهم و دوباره شروع کنم.
موفق باشید، فیس بوک!