
استارتآپهای فنآوری در مراحل آخر با یک محیط بازار عمومی در حال تغییر روبرو هستند، اما همتایان مرحله اولیه آنها در دنیای کاملاً متفاوتی هستند. در سه ماهه اخیر، گروه به سرمایه کافی دسترسی داشته است، که به آنها حباب سرمایه گذاری خطرپذیر می دهد که تا حدودی آنها را از تغییرات سریع در اقتصاد بزرگتر محافظت می کند.
تا زمانی که بادکنک می ترکد، شکل آن تغییر می کند.
ممکن است شاهد نباشیم استارتآپهایی که در مراحل اولیه هستند، دورهای تهاجمی از تعدیل کار را پشت سر بگذارند یا به دلیل تغییر شرایط بازار، افت سریعی را تجربه کنند، اما سیگنال متفاوتی وجود دارد که ارزش دنبال کردن را دارد: تکیهگاهها.
Pivoting – تغییر در استراتژی کسب و کار بر اساس یک بینش یا روند بازار جدید – برای شرکت های جوانی که همچنان به دنبال انطباق محصول با بازار هستند تا حدودی اجتناب ناپذیر است. من استدلال میکنم که پیوتها برای ردیابی مهمتر از جذب سرمایه هستند، زیرا آنها تصویری از یک استارتآپ ارائه میدهند که به فشارهای جدید بازار پاسخ میدهد.
علاوه بر این، بر خلاف محافل تامین مالی، نقطه اتکا سیگنال واضحی است که چیزی در حال تغییر است، تنشی غیر از کادر سرمایه گذارانی که تایید می کنند بنیانگذار در راه چیزی بزرگ است.
پس از گفتگو با تعدادی از سرمایه گذاران و بنیانگذاران، مشخص است که هفته ها و ماه های آینده تغییرات بسیار ظریفی را در نحوه کسب و کار استارت آپ ها در بر خواهد داشت. برخی ممکن است اهداف کاهش ریسک را تغییر جهت دهند، در حالی که برخی دیگر ممکن است مدل های تجاری جدید و نزدیک تر را دنبال کنند تا در نهایت درآمد کمی ایجاد کنند.
بچرخ، بچرخ!
پیوت ها حتی قبل از تغییر بازار نیز محبوب بودند. همه به کلاب هاوس روی آوردند و سپس همه به متاورس روی آوردند. اکنون همه به سمت مدلهای درآمد پایدارتر حرکت میکنند.
Winnie، استارتآپی که والدین را به گزینههای فرزندپروری مرتبط میکند، این هفته به TechCrunch گفت که محصول جدیدی را عرضه میکند: Winnie Pro. این خدمات به مراکز کودکان کمک می کند تا رشد کنند و کسب و کار خود را اداره کنند، نه اینکه فقط جاهای خالی را پر کنند.
Winnie Pro همچنین به این معنی است که شرکتی که دارای پول سرمایه گذاری از Unusual Ventures، Homebrew، Day One Ventures، Reach Capital و اخیرا Salesforce Ventures است، مدل تجاری گسترده ای دارد.
پیش از این، وینی بر اساس تعداد والدینی که به یک مرکز مراقبت از کودکان یا یک مدل پرداخت بالقوه فرستاده بود، درآمد کسب می کرد. سارا ماوسکوپف، مدیر عامل شرکت، میگوید: این استراتژی در طول همهگیری به خوبی کار میکرد، زیرا وینی یک جهش در ترافیک را تجربه کرد که منجر به افزایش 8 برابری درآمد شد. این شرکت اکنون در حال تبدیل شدن به جایی است که میخواهد کارهای بیشتری را انجام دهد تا اینکه فقط «سر جای خود» قرار دهد.
«برخلاف درآمد اشتراک، [pay-per-lead] ماوسکوپف گفت: هر ماه بسته به تعداد والدینی که می خواهید از آنها مراقبت کنید متفاوت است. یکی از چیزهایی که اخیراً دیدیم این بود که بسیاری از ارائهدهندگان به دلیل چالشهای کارکنان محدود شده بودند، بنابراین آنها گفتند که در حال حاضر نمیتوانم اطلاعات بیشتری کسب کنم.
این شرکت اکنون از مدلی شبیه SaaS پیروی می کند که در آن هزینه ای ماهانه دریافت می کند که بسته به ظرفیت مرکز برای کمک به کسب و کارها در بازاریابی، ثبت نام و حتی کارکنان متفاوت است. Mauskopf افزود: «ساخت خدماتی که همیشه برای کسب و کار شما مفید هستند، راهی برای ارائه ارزش همیشه به این ارائه دهندگان است، نه فقط زمانی که به فضا نیاز دارند».
مدل کسب و کار تلفن همراه مانند یک تحول طبیعی برای شرکت به نظر می رسد، که اکنون می تواند بر اساس تقاضایی که از والدین می بیند به مراکز مشاوره دهد. برای مثال، وینی میتواند به یک کسبوکار بگوید که والدین در جغرافیای آنها تشنه کمک هستند و به آنها توصیه میکند که بر اساس تقاضا برای خدمات استخدام کنند و در نهایت درآمد را افزایش دهند. خزه احساس خوبی دارد، اینطور نیست؟
انتقال از یک بازار مصرف به یک مدل و بازار نرمافزار B2B نمونهای از این است که چگونه استارتآپها در این مدت تکامل مییابند تا در خدمت به مشتریان خود جاهطلبانهتر و چسبندهتر باشند.