
VC از زمانی که به عنوان یک کارآفرین جوان در اواخر دهه 90 وارد پیادهروی Sand Hill Road شدم، بسیار تغییر کرده است.
یافتن سرمایه دشوار بود و بنیانگذاران مجبور بودند عملاً برای حمایت از شرکت خود از سرمایه خطرپذیر درخواست کنند. فرصتهای مالی ما به تعداد انگشت شماری از شرکتها با تراشههای آبی و شبکههایی از فرشتگان موفق محدود بود. دو دهه بعد، پول بیشتری از هر زمان دیگری از منابع بیشتری در جریان است و سهام به یک کالا تبدیل شده است.
در بازار امروز، شنیدن این نظر که سرمایه گذاری خطرپذیر باید برای فروش پول خود کار کند، غیر معمول نیست. ما اکنون در عصر «سرمایههای خطرپذیر با ارزش افزوده» هستیم، جایی که سرمایهگذاران باید به بنیانگذاران نشان دهند که بیشتر از کاهش یک چک برای آنها انجام خواهند داد. این یک تغییر قدرت است و ایده تبلیغاتی که این سرمایه گذاران خطرپذیر به بنیانگذاران می دهند این است که آنها شرکای واقعی خواهند بود که در هر مرحله با آنها خواهند بود.
اما اغلب، بنیانگذاران به سختی میبینند که این خدمات ارزش افزوده ماندگاری کوتاهی دارند.
وقتی بنیانگذاران سبد خود را بررسی کردیم، متوجه شدیم که حتی خوشنیتترین سرمایهگذاران نیز به ندرت 90 روز پس از امضای خبرنامه، ارزش افزوده زیادی ارائه میکنند. در این مرحله، تعهد سرمایه گذار به حضور آنها در جلسه هیئت مدیره سه ماهه محدود می شود – و این سرمایه گذار اصلی است.
اگرچه بسیاری از سرمایه گذاران خطرپذیر ممکن است خود را سرمایه گذار بدانند، اما در نهایت خدماتی را به بنیانگذاران خود ارائه می دهند.
بسیاری از شرکت کنندگان دیگر به جز معرفی گاه به گاه، هیچ ارزش افزوده ای به جز چک خود ارائه نمی دهند. بر اساس آنچه بنیانگذاران ما به ما گفتند، 20٪ از شرکت کنندگان در جدول ارزش محدود حتی به بنیانگذاران خود برای ایجاد ارتباطات استراتژیک کمک نمی کنند. پولشان را در دیگ می اندازند و ناپدید می شوند.
در دنیایی که پول سرمایهگذاران آزادانه جریان مییابد، سرمایهگذاری خطرپذیر که ارزش افزوده ایجاد نمیکند وزن مرده است. با این حال، آنها همواره به حقوق متناسب مورد توافق خود در زمانی که زمان ایجاد یک دایره جدید فرا می رسد، استناد می کنند. صرف حضور آنها بر روی میز سرمایه، دیگر سرمایه گذاران خطرپذیر را تشویق نمی کند تا برای بنیانگذاران خود بیشتر تلاش کنند.
به هر حال، چرا آنها باید برای بنیانگذاران خود بیشتر از همتایان خود انجام دهند، در صورتی که هر دو تضمین شده اند که یک صندلی پشت میز باقی بمانند؟
“همیشه این روشی است” بهانه خوبی نیست. زمان آن فرا رسیده است که بنیانگذاران سرمایه گذاران خود را در استانداردهای بالاتری نگه دارند و در حین گسترش شرکت خود بر حمایت مستمر پافشاری کنند. زمان لغو حقوق سنتی طرفدار جنگ فرا رسیده است.
در یک برگه مدت، بند تناسبی به سرمایه گذار حق حفظ (یا افزایش) سهم خود در سرمایه شرکت را با سرمایه گذاری در محافل آینده تضمین می کند. هیچ شرایط ضمیمه ای وجود ندارد، هیچ KPI که سرمایه گذار باید برای بنیانگذاران خود به دست آورد. حقوق متناسب تنها بخشی از معامله است.
در واقع، تناسب امتیاز بزرگی است که سرمایه گذاری خطرپذیر آن را بدیهی می داند. اکنون که سرمایه یک کالاست، بنیانگذاران میتوانند و باید مطالبه کنند که حق سرمایهگذاری در محافل آینده به نشان دادن ارزش افزوده بستگی دارد. این را به عنوان “ارزش متناسب” در نظر بگیرید، نوع جدیدی از تناسب که فقط به سرمایه گذاران اعطا می شود که بیشتر از سرمایه برای مشارکت به ارمغان می آورد.