منو سایت

  • خانه
  • اخبار استارتاپ
  • Base10 Partners صندوق 4 را با 460 میلیون دلار برای سرمایه گذاری جهانی می بندد: “گربه از کیف خارج شده است”

Base10 Partners صندوق 4 را با 460 میلیون دلار برای سرمایه گذاری جهانی می بندد: “گربه از کیف خارج شده است”

 تاریخ انتشار :
/
  اخبار استارتاپ
Base10 Partners صندوق 4 را با 460 میلیون دلار برای سرمایه گذاری جهانی می بندد: "گربه از کیف خارج شده است"

Base10، یک شرکت سرمایه گذاری خطرپذیر که فقط چهار سال پیش تأسیس شد، به تازگی سومین صندوق خود را با 460 میلیون دلار تعهد سرمایه بسته است. با موسس Ade Ahao – اصالتا اسپانیایی – نیمه نیجریه ای، صندوق جدید Base10 را – که اکنون 1.3 میلیارد دلار مدیریت دارایی دارد – بزرگترین صندوق سرمایه گذاری سیاه پوست در جهان است که توسط سیاه پوستان اداره می شود.

اگرچه این قابل توجه است، اما برای ما بسیار جالب تر این است که چگونه Ajao و یکی از بنیانگذاران TJ Nahigian از این تمایز به نفع خود استفاده می کنند بدون اینکه تنوع را بخشی صریح از دستور سرمایه گذاری خود قرار دهند. در واقع، این شرکت می‌گوید که تنها در حمایت از استارت‌آپ‌هایی که به خودکارسازی بخش‌های اقتصاد واقعی مانند غذا، خرده‌فروشی، لجستیک و فین‌تک کمک می‌کنند، مشارکت داشته است. علاوه بر این، گفته می‌شود که او با تمرکز صرف بر شرکت‌های خوب و نزدیک نشدن به تیم‌هایی که نوعی نمایه بنیانگذار «ایده‌آل» در ذهن دارند، طبیعتاً راه خود را به استارت‌آپ‌های قوی با تیم‌های بسیار متنوع پیدا می‌کند.

شاید اینطور باشد. به نظر می رسد چیزی در رویکرد او کار می کند. برخی از شرط‌بندی‌هایی که Base10 انجام داده است شامل شرکت فین‌تک برزیلی Nubank است که اواخر سال گذشته به صورت عمومی عرضه شد. (آجائو آن را به عنوان یک چک شخصی اولیه نوشت، اما می‌گوید که Base10 خیلی دیر برای سرمایه‌گذاری در تیم ایجاد شد، قبل از اینکه دیگر یک تجارت رو به رشد نباشد.) Base10 همچنین سرمایه‌گذار در استارت‌آپ‌های پر سر و صدایی مانند Notion به ارزش 10 میلیارد دلار است)، Figma. (به ارزش 10 میلیارد دلار)، FTX (با ارزش 32 میلیارد دلار) و Handshake (به ارزش 3.5 میلیارد دلار)، به عنوان تعداد انگشت شماری از 79 شرکت پرتفوی آن تا به امروز.

دیروز با آژائو صحبت کردیم که به تأسیس شرکت Cabify مستقر در مادرید کمک کرد قبل از اینکه از طریق Workday Ventures وارد VC شود. ما می‌خواستیم بهتر بفهمیم که چگونه او و ناهیگیان – همچنین یک سرمایه‌گذار و کارآفرین سابق – آنچه را که دارند در مدت زمان کوتاهی ساخته‌اند و چگونه آشفتگی بازار در حال حاضر بر چشم‌انداز آنها تأثیر می‌گذارد.

تی سی: شما مدتهاست تاکید کرده اید که در حالی که توسط اقلیت ها رهبری می شوید، بر اقلیت ها تمرکز ندارید. آیا این درست است؟

AA: این درست است. یکی از چیزهایی که برای ما بسیار مهم است این است که نشان دهیم اگر فقط سعی کنید در بهترین مشاغل سرمایه گذاری کنید و سعی کنید آن را با ذهنی باز انجام دهید – که به این معنی است که در تلاش برای از بین بردن تعصب در مورد مبدا، جمعیت شناسی و جغرافیا هستید – به پایان خواهید رسید. با عملکرد مالی و پرتفوی بهتری که احتمالاً متنوع‌تر است. سایر صندوق‌های تحت رهبری اقلیت‌ها با همین رویکرد، همین موضوع را مشاهده می‌کنند. برای من، این بیش از هر چیز دیگری به نقاط مرده صنعت صحبت می کند.

بنیانگذاران در مجموعه شما چقدر متنوع هستند و وقتی از “متنوع” استفاده می کنید، چه چیزی را توصیف می کنید؟ جغرافیا؟ جنسیت؟

منظور ما جمعیت شناسی و جغرافیا است، و آن جنسیت، قومیت و اینکه اهل کجا هستید. در سطح بالاتر، بیش از نیمی از پورتفولیو دارای یک بنیانگذار یا یکی از بنیانگذاران است که «نماینده ضعیف» در این سرمایه گذاری در نظر گرفته می شود. بیشتر نمونه کارها خارج از سیلیکون ولی یا سانفرانسیسکو است.

به نظر شما این دو بخش تا چه حد به هم مرتبط هستند؟ شما یک شبکه گسترده از نظر جغرافیایی ایجاد می کنید. پس به نظر شما ترکیب بنیانگذار شما متنوع تر است یا قصد بیشتری دارد؟

ما در آفریقا سرمایه گذاری می کنیم، در آمریکای لاتین سرمایه گذاری می کنیم، ما در غرب میانه سرمایه گذاری می کنیم. اما تنها جغرافیایی که بیشترین سرمایه گذاری را دارد منطقه خلیج است، جایی که همه ما در آن زندگی می کنیم و حتی در منطقه خلیج نیز درصد بیشتری از شرکت هایی داریم که توسط افرادی با پیشینه های غیر سنتی تاسیس شده اند. من نمی دانم چرا – من همه داده ها را ندارم – اما یک چیز بیشتر متوجه شدیم، زیرا مجبور شدیم جلسات شخصی را جایگزین کنیم. [with Zoom calls] این بود که وقتی یک بنیانگذار داشتیم که نماینده کل گروه بود، آنها اغلب می گفتند: “اوه، وای، شما بچه ها متفاوت به نظر می رسید.” من فکر می کنم یک تأثیر وجود دارد.

با توجه به آمریکای لاتین، سافت بانک کارهای زیادی برای حمایت از این منطقه انجام داده است، از جمله، در برخی موارد، سرمایه گذاری های خود را در شرکت های آنجا نشان می دهد. آیا نگرانی‌هایی در مورد خشک شدن پول وجود دارد زیرا سافت‌بانک گردش مالی خود را کاهش می‌دهد یا آنقدر سرمایه‌گذار دیگر وجود دارد که تفاوتی وجود ندارد؟

من Cabify را در سال 2011 در آمریکای لاتین راه اندازی کردم. و سپس سه سرمایه گذاری بعدی من انجام شد [the Brazilian] 99 برنامه تماس الکترونیکی تاکسی، [the Colombia-based on-demand delivery company] من و راپی و نوبانک این معاملات را به چندین سرمایه گذار در سیلیکون ولی که نمی خواستند به آنها دست بزنند، تحویل دادیم. در آن زمان، شراکت ها نمی خواستند در تجارت خارج از منطقه خلیج فارس سرمایه گذاری کنند – این به عنوان یک نقطه ضعف تلقی می شد. این بود: “اگر موافقت کنید به منطقه خلیج بروید، ما یک مهلت نامه می نویسیم.” اکنون، در 18 ماه گذشته، ایمیل‌ها و تماس‌هایی از تعدادی شراکت دریافت می‌کنم، مانند «هی، ما به مکزیک می‌رویم»، «ما به کلمبیا می‌رویم – چه کسی را باید در آنجا ملاقات کنیم؟» ‘

من هرگز فکر نمی کردم که داستان فقط در مورد SoftBank باشد. فکر کنم چی [former SoftBank exec] مارسلو [Claure] و تیم او این کار را انجام دادند، بسیار ستودنی بود. آنها واقعاً به اکوسیستم و آنچه افراد دیگر کمبود داشتند توجه کردند. اما من فکر می کنم به اندازه کافی مردم نور را می بینند. [In the meantime] چیزی که من دوست دارم این است که شما در شرکت های سرمایه گذاری خطرپذیر Valley که در آمریکای لاتین تجربه دارند، در واقع شرکای عمومی زیادی نمی بینید، و دلیل اینکه این کار را دوست دارم این است که به ما برتری می دهد. [Laughs.]

داگ لئون از سکویا اخیراً پیشنهاد کرد که استارت‌آپ‌ها باید آماده باشند که برخی از پول‌های سرازیر شده در اطراف خشک شود زیرا آشفتگی بازار اعتماد سرمایه‌گذاران را تضعیف می‌کند. در این میان، ما در حال حاضر شاهد بریدگی، بریدگی، انفجار هستیم. در مورد این لحظه در زمان چگونه فکر می کنید؟

اگر به مقدار پول جمع‌آوری‌شده از سرمایه‌های خطرپذیر و ثبت‌شده در هشت فصل گذشته نگاه کنید – فکر می‌کنم هر سه‌ماهه به یک رکورد می‌رسد – این پول باید جایی برود. نکته دیگری که می گویم این است که در دو سال گذشته، اساساً هر LP شاهد مقادیر بی سابقه ای از توزیع نقدی از صندوق های سرمایه گذاری خطرپذیر بوده است.

من یک اقتصاددان کلان نیستم. نمی دانم قرار است وارد رکود شویم یا نه. فقط 10 یا 11 سال پیش را به یاد دارم که داشتم پول جمع می کردم [for Cabify] در جاده سند هیل و روز و شب است [compared with today]. منظورم این است که، مثل 10 سال پیش، اگر شرکتی در اسپانیا یا شرکتی در کلمبیا انجام دادید، مانند موفقیت. و نیجریه؟ یعنی داستان دیوانه کننده ای بود. حالا فکر کنم گربه از کیسه بیرون اومد.